پنجشنبه، دی ۹

كودكي


شما را نميدانم،اما من شخصاً بعد از مرگ حسين پناهي بود كه افتادم دنبال شعرهايش...زماني كه زنده بود،من فقط آژانس دوستي‌اش را به خاطر داشتم و روزگار قريب را...شنيده بودم كه چند تا مجموعهء شعر و كتاب چاپ شده هم دارد اما هيچوقت كنجكاو نشدم تا حداقل يكيشان را بخوانم،تا وقتي كه مُرد!
حالا هم خواندن شعرهايش منحصر شده به همان‌هايي كه جسته،گريخته در اينترنت پيدا ميكنم...اين شعر يكيشان است...جداً توصيه ميكنم اول صوتي‌اش را دانلود كنيد،اگر مثل من هستيد و شنيدن يك شعر،بيشتر از خواندنش بهتان ميچسبد و تأثير ميگذارد...فقط حواستان باشد كه موقع شنيدن،چيزي از روي گونه‌تان ليز نخورد و نيفتد روي لباس‌تان و متعجب‌تان كند: 


شعر صوتي با صداي خود شاعر [+]

من ميخوام برگردم به كودكي
كه ميخواستي برگردي به كودكي؟
آره...آره خب؛پشت سوأل
كي تا حالا برگشته به كودكيش؟
كي؟كجا؟
كي؟كجا؟
ميخواستم،ميخواستم اما مقدورم نشد
بايد مقدورم بشه
آه...
خنده هاي بي دليل
گريه هاي بي دليل
خيره گي ها،خيره گي ها،خيره گي
خيره گي ها و سكوت
خيره گي و افق سرخ غروب
خيره گي و علف ترد بهار
خيره گي و شبح كوه و درختان در شب
خيره گي و چرخش گردن جغد
خيره گي و بازي ستاره ها
خنده بر جنگ بز و گيوهء پهن مادر
گريه بر هجرت يك گربه از امروز به قرني ديگر
خنده بر عرعر خر
من...من بايد برگردم تا تو قبرستون ده غش‌غش ريسه برم
به سگ از شدت ذوق سنگ كوچيك بزنم
توي باغ خودمون انار دزدي بخورم
وقتي كه هواي حلوا كردم با خدا حرف بزنم
آخه تنها من ميدونم شونهء چوبي خواهرم كجا افتاده
كليد كهنهء صندوق عجايب لاي دستمال كدوم پيرزني پنهونه
راز خاموشي فانوس كجاست؟
گناه پاي شل گاو سياه گردن كيست؟
چه گلي رو اگه پرپر بكني شير بزت ميخشكه
من بايد برگردم تا به مادرم بگم
من بودم كه اون شب شير برنج سحري‌تو خوردم
من بودم،من بودم كه اون شب شير برنج سحري تو خوردم
تا به بابا بگم باشه باشه نميخواد كولم كني
گندوما رو تو ببر،من به دنبالت ميام
قول ميدم كه نشينم خونه بسازم با ريگ
دنبال مارمولكا نرم تا اون ور كوه
من ميخوام برگردم به كودكي....

* اين هم فايل صوتي شعر معروف اش، "زندگي" باز هم با صداي خودش: [+]
* با ذكر منبع: [+]
* يك پست قديمي نه چندان بي ربط: [+]