شنبه، بهمن ۹

سقف بالای سر

ما توی ماشین‌مون زندگی می‌کنیم.
 ماشین ما یعنی یک مینی بوس قدیمی و جادار
ما یعنی من و شوهرم
ما هم توی مینی بوس مون زندگی می‌کنیم و هم باهاش کار می‌کنیم
یعنی هم خونه‌مونه و هم وسیله کار و پول در آوردن‌مون.
دو ردیف از صندلی‌های عقب مینی بوس را کم کردیم و یک پرده کشیدیم و اون پشت وسایلمون رو نگه می‌داریم و شب‌ها هم رخت‌خواب پهن می‌کنیم و می‌خوابیم... پرده‌ها رو خودم دوختم... چند روز رفتم خونهء خواهرم و چرخ خیاطی‌شو قرض گرفتم و همه رو دوختم برای تمام پنجره‌ها، حتی شیشهء جلویی مینی بوس‌مون.


از صبح زود تا هشت شب مسافر کشی می‌کنیم.
تاتوق ثابتی نداریم... یعنی همیشه توی یک شهر نمیمونیم... معمولاً بعد سه چهار هفته شهر برامون تکراری و خسته کننده می‌شه و می‌ریم یک شهر دیگه... البته بیشتر وقت‌ها بین شهری کار می‌کنیم، بین دو تا شهر نزدیک.
شب یک جا توی شهر پارک می‌کنیم و تا موقعی که شوهرم آنتن تلوزیون رو تنظیم می‌کنه، من روی سکویی که جلوی مینی بوس، بین صندلی من و شوهرمه،وسايل شام رو ميچينم و شام می‌خوریم... البته من به اون سکو می‌گم میز،چون کاربرد یک میز رو داره برای ما و من روش یک رومیزی منگوله دار انداختم.

غذا و چایی رو،روی گاز پیک نیکی آماده می‌کنم...بعد از شام، با هم م‌یشینیم و ساندویچ درست می‌کنیم... معمولاً کالباس چون سریع و راحت آماده می‌شه... بعضی وقت‌ها هم الویه... البته الویه مون تقریبا شبیه به پورهء سیب زمینیه از بس که سیب زمینی‌ش زیاده و بقیه موادش کم، اما بین مسافرهامون طرفدار زیاد داره و زود‌تر از ساندیچ کالباسا تموم می‌شه.

بعضی وقت‌ها هم برامون مهمون می‌اد.
مهمونهامون باید بشینن روی صندلی‌های مینی بوس و هی یکی یکی به پشت سریشون بگن: «ببخشین پشتم به شماست.»... پشت سریشون هم می‌گه: «گل پشت و رو نداره.» یا «خواهش می‌کنم راحت باش.».... بعد خودش برگرده و با پشت سری‌ش همین تعارفات رو رد و بدل کنه تا برسن به ردیف آخر و دیگه پشت سری‌ای وجود نداشته باشه.

ما خوشبخت هستیم و زندگی خوب و متنوعی داریم.
شب‌هامون با یک مینی بوس تموم می‌شه و روزهامون هم با یک مینی بوس شروع
می‌نی بوس توی مینی بوس
هنوز هیچ بچه‌ای نداریم. می‌خوایم که داشته باشیم ولی شوهرم می‌گه بذار پولامونو جمع کنیم و یک اتوبوس بخریم بعد که خونه مون بزرگ‌تر و جادار‌تر شد بچه هم می‌اریم.
می‌خوایم از اون اتوبوسهایی بخریم که زیرش، جای خواب داره... چون عقیده داریم که حتماً باید اتاق خواب والدین از اتاق خواب کودک مجزا باشه...

اين هم ماييم و خونهء ما:




(اگر نوشته هاي تصوير خوانا نيست،آن را ذخيره كنيد و از زوم استفاده كنيد.)